به نام خداوند بخشنده و مهربان
از: مدرسه سلمان فارسی (ره)
به:مدیریت محترم مجتمع ج.ا.ا. در کویته
موضوع : گزارش روز نذر ماه محرم الحرام
باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
بـاز ایـن چـه رستـخیز عظیـم است کـز زمیـن
بی نفخ صـور خـاسته تا عـرش اعظـم است
امام حسین علیه السلام پس از آن که همه یاران خود را از دست داد، بانوان عصمت پناه را در خیمه اى گرد آورد و آنان را تسلى و دلدارى داد و به صبر و شکیبایى سفارش نمود و با قلبى شکسته از آنان خداحافظى کرد.آن حضرت ، فرزندش امام زین العابدین علیه السلام را که در بیمارى سختى به سر مى برد، جانشین خویش قرار داد و با او نیز وداع کرد و آماده نبرد با دشمن گردید. امام حسین علیه السلام به تنهایى ، ساعاتى چند با دشمن مبارزه کرد و به هر طرف حمله مى کرد گروهى را به هلاکت مى رسانید.هرگاه براى آن حضرت فرصتى به دست مى آمد، به خیمه ها بر مى گشت و با حضور خود، کودکان و زنان بى پناه را تسلى مى داد و بار دیگر با آنان خداحافظى مى کرد. شاید مقصود آن حضرت از تردد میان خیمه و میدان نبرد، براى آمادگى بیشتر بازماندگانش براى پذیرش شهادت آن حضرت بود. در یکى از خداحافظى ها، فرزند شیرخوار خود را جهت سیراب کردنش به سوى دشمن آورد و از آنها تقاضاى آب براى فرزند شیرخوار خود کرد، ولى سپاه سنگ دل عمر بن سعد به فرزند شش ماهه او رحم نکرد و با هدف تیر قرار دادنش ، وى را در آغوش پدر غرقه به خون کرد.امام حسین علیه السلام بدن غرقه به خون على اصغر علیه السلام را به خیمه برگرداند و بار دیگر به مبارزه پرداخت . آن حضرت ، زخم هاى فراوانى را در میدان مبارزه متحمل شد، تا آن که بر اثر کثرت جراحات به زمین افتاد.در آن حال نیز دشمنان رهایش نکرده و با ابزارهاى گوناگون ، از جمله تیر، نیزه ، شمشیر و سنگ بر بدنش ضرباتى وارد آوردند.سرانجام ، آن حضرت تاب و توان از کف داد و بر خاک گرم کربلا بر زمین افتاد و آماده مهمانى خدا گردید.شمر بن ذى الجوشن ، با قساوت تمام به سوى بدن خونین آن حضرت رفت ، در حالى که رمقى در بدن شریفش بود، سر مبارکش را از قفا جدا کرد و سر بریده را به خولى اصبحى تحویل داد تا به نزد عمر بن سعد منتقل کند. به مناسبت ایام عزاداری ابا عبدالله الحسین (ع) مدرسه سلمان فارسی مراسم عزاداری و نذر در روز پنج شنبه مورخ 9 آذر ماه 91 ساعت 10:00 صبح برگزار نمود که شرح آن از قرار ذیل می باشد.
- قرائت قران کریم توسط دانش آموز مصطفی سجادی کلاس پنجم
- سخنرانی جناب آقای اکبری که خلاصه آن به شرح زیر می باشد.
ایشان گفتند: سال 61 ه.ق عصر روز دهم محرم لشكر یزید بعد از این كه امام حسین (ع) را به شهادت رساند به دستور فرماندهان خود دست به غارت و آتش زدن خیمهها و آزار و اذیت خاندان نبوت زدند. آن نامردان به سوی خیمههای حرم امام حسین (علیهالسلام) روی آوردند و اثاث و لباسها و شتران را به یغما بردند دختران رسول خدا (ص) و حریم او از خیمهها بیرون آمده و میگریستند و در فراق حامیان و عزیزان خود شیون و زاری مینمودند. بعد از این اموال اهلبیت را با سر و پای برهنه و لباس به یغما رفته به اسیری گرفتند. و آن بزرگواران را از كنار پیكر امام حسین (ع) گذراندند. وقتی نگاه اهلبیت به كشتهها افتاد فریاد كشیدند و بر صورت خود زدند. بعد از به اسارت گرفتن اهل بیت، عمر سعد ملعون در میان یارانش فریاد كشید: چه كسی حاضر است كه اسب بر پشت و سینه حسین (ع) بتازد! ده نفر داوطلب شدند و پیكر مطهر امام حسین(علیهالسلام) را با سمّ اسبان لگدكوب كردند. در عصر عاشورا عمر سعد سر مبارك امام حسین(ع) را با خولی بن یزید اصبحی و حمید بن مسلم ازدی نزد عبیداله بن زیاد به كوفه فرستاد و سرهای یاران و خاندان او را جمع كرده (كه هفتاد دو سر بود) و به همراهی شمر بن ذیالجوشن و قیس بن اشعث به كوفه فرستاد. سپس كشتههای خودشان را جمع كرده و دفن نمودند ولی جنازه بی سر و زیر پای اسبان لگدكوب شده امام حسین (علیهالسلام) و یارانش تا روز دوازدهم محرم عریان در بیابان كربلا بود تا این كه توسط قبیله بنیاسد و به راهنمایی امام سجاد (ع) دفن شدند.
- اجرای نوحه توسط جناب آقای محمد داود حیدری معاونت محترم مدرسه سلمان فارسی
علــمـدار علمـدار علمــدار دین و دلم برده ای ماه سکینه
بی تو چگونه روم سوی مدینه تشنه ی سرمست ای علمــدار
- اجرای نوحه توسط جناب آقای علی باهنر
الهی بهـر قـربانـی به درگـاهـت سـر آوردم
نه تنها سر برایـت بلکه از سر بهتر آوردم
علی را در غدیر خم بنی بگرفت و روی دست
ولی من روی دست خود علی اصغر آوردم
علی انـگـشتـر خود ر ا به سائل داد ولی من
برای سـاربان انــگشت با انکشتر آوردم
- در پایان مراسم با دعای مختصر توسط جناب آقای علی باهنر و تقسیم نذر به دانش آموزان خاتمه یافت.
با احترام
مدیر مدرسه سلمان فارسی
سید بشیر حسین حسینی
نظرات شما عزیزان: